یک خمیر یوفکا داشتیم،دوسال از تاریخ انقضاش گذشته بود.دیگه امروز بختش را باز کردیم،اونم بزور من ، باقلوا جاتون خالی درست کردیم.باقلواش حسابی ترد شد همونجور که من دوس دارم،اما من ظرفش را قایم کردم برای دومادای خونواده،بدم بخورن،امید به خدا همشون مسمومیت بگیرن ،اسهال شن،دل من خوش بشهدراین حد دوماد دوس دارم.
منم نظر شخصیت رو می خوام
چشم
لطفا یه مطلب اگر می تونید بنوسید در مورد ارزش زندگی و معناهایی مثل انسانیت
می خوام نظرتون رو بدونم به عنوان یه ادبیاتدان
مرسی
رو جفت چشم،اما خب عمه جون من نظرشخصیمو مینویسم و مطلب اصلا علمی نیس.همونجور که اینجا هیچ اثری از رشته تحصیلیم نیس ننه
عمه تو که مهربون بودی؟!
تازه می خورن اسهال میشن میگن دستپخت مهدعلیا بده
سلام عمه جان

خیلی بامزه بود 

سلام دخترقشنگم
قربونت
