درباره من
من مهدعلیا ننه ناصرجونم.محمدشاه سرش گرم بقبه حوری پری ها بوده کلا تو زندگیم نیومده.درنتیجه ناصرجوونم هم هرگز نه بدنیا اومده نه میاد.اما خب چیزی از ارزش های من به عنوان مهدعلیاجون کم نمیشه .تا باشد رستگار شوید:))
ادامه...
آمار : 15294 بازدید
Powered by Blogsky
عمه کرمو:)))
امروز برا یک کار بانکی رفتم بانک،کارمندش جای اینکه حواسش را بده من،کله اش را تو گوشی کرده بود.منم وسطاش حوصلم سر رفت.بعد چون تو قسمتی بود که کارمند جلوش شیشه نبود،منم کاملا کج شده بودم و باهاش تو گوشیش را میخوندم.
یکی دوجا هم میخواستم راهنماییش کنم داره اشتباه میکنه،اما خب کظم غیض کردم.میدونم خیلی خوبم شمام عاشقمید
اما محیط کار جای گوشی بازی نیس
واقعا عمه واقعا و من له شدم تا این رو به بعضیا بفهمونم. جالبه که توی کار خودم اکثرا هم تازه کارها اینطوری ان، سرشون توی گوشیه و هیچی هم یا نمیگیرین!
حقش بود
شاید اینطوری کارتون را زودتر راه بندازه و بفهمه که سرکار و وقتی مراجعه کننده داره جای گوشی بازی نیست
عمه والا انقدر پیچوندم که آخریا داشتم میگفتم گوشیت را بده من جواب میدم،تو هم کار من را زودتر انجام بده برم
سلام عمه جونم
هم خیلی خوبی، هم عاشقتیم 
سلام دخترقشنگم
شما بمن محبت دارید،وگرنه من که اینها که گفتی نیستم،اما دوس دارم عاشقم باشین
