خیلی شیک و مجلسی امروز فیزیو را گم کردماونم بعد چهارجلسه!!!مایه شرمساریه،اما تا اوه کی دنبالش بودم تا یافتم.
داشتم میگشتم کلی چیز تو ذهنم اومد بنویسما،اما یادم رفته
تا عبور از آلزایمری دیگر بدرود
تا شما مشغول پاسخ دادن به چالشین.از اونجا که مادرجان بخاطر پاگشای عروس کل دل و روده منزل را ریختن بیرون و بنده برخلاف هرسال که در اینمواقع نقش کلفت اعظم ناصری را بازی میکردم و جانفشانانه کار میکردم.جوری که در پایان حتی دامادها که فقط دستشون به تنبانشونه تا نکنه دست از پا خطا کننمیگفتن اصا خونه کن فیکون شده.امسال بنده به دلیل اینکه، دست به هرجای بدنم بزنی دردناکه و مشغول تعمیراتم و نمیتونم کمک کنم.گفتم بپرسم از شما فرزندانم کسی هست در راه خدا جانفشانانه مفتکی بیاد کمک ننه جانم
خیر دو دنیا را ببره
خدا شاهده ناراحت میشم فک کنید من خودم روی تخت خوابیدم و دارم نیروی کار طلب میکنم
اولا مرسی از مونپارس عزیز و رضوان بانوی عزیز و نازنینم ،بابت لطفتون
دویوما چون اصولا آدم تو فیزیو حوصلش سر میره،چالش سنم را حدس بزنید راه میندازیم.دلیلشم این هست که من گاهی با بعضی بچه های وبلاگی سر یک چیزایی که حرف میزنیم و اونها تصورات ذهنیشون از من را که میگن اصا قلبم پر از شعف میشه که من را چقدر لاکچری و قشنگ می بینید
اصا همین خودش دلیل این میشه که قرار وبلاگی نرم که تصورات خراب نشه
اما جدی حدس بزنید.ده تا حدس بنویسید،بهتون سن واقعیم را میگم.
*............
خب از اونجا که بسیار خاموشان عزیزم در چالش شرکت کردند،هرچند به ده تا نرسید اما سنم را میگم.
من ۴۶سالمه،همیشه خودم را یک دهه شصتی میدونم و روحمم فقط۵سالشه.برای همینه که راحت با بچه ها رابطه میگیرم.
صبح وسایل فیزیو را گذاشتم تو کیفم،یک کیف برداشتم مثل چاه عمیق.رفتم سوارتاکسی شدم،جا نبود تو در نشستم درهم مچاله و کیفمم زیربغلم یاد بچه های قدیم کردم با کش کتابهاشون را میبستن و میزدن زیربغلشون میرفتن مدرسهظاهرم همون بود.
باطنم چیز دیگه
..............
دوتا چیزی که من تو ملت چشم میزنم یکی موهای پرپشت است.یکی هم یک هیکل قشنگ عروسکی
بسلامتی رفتم دکتر گوارش، آندوسکوپی نوشت و اصلا بدون پرسیدن یا گرفتن قد و وزن بنده گفت ۳۰کیلو کم کنبمامانم میگم پیش کی برم کم کنم؟مامانم عصبانی میگن غلط کرد گفت.نپرسیده ،نه گرفته، زر زده
روح که قرار نیس بشی.
بعد رفتم نوبت بزنم برای آندو ،طرف آدرس خونه خواست.از بس اینترنتی آدرس نوشتم ،اول نام استان و شهر میگم،بعد آدرس خونمون
حالا جالبیش اینه که اونم مینویسه،تموم شده چپ چپ من را نگاه میکنه
دکتر بهم گفت ادامه سبک زندگیت، بسلامتی و بزودی راهی دیار باقیت میکنه.بنظرتون با این دکتر ادامه برم یا برم پیش یکی دیگه؟لامصب مطبها یکجوری شلوغه و نوبت نمیدن که انگار دسته زامبی ها حمله کردن.