خاله حسود!!!

بمناسبت روز مادرناصرخاله عکس مامانش را کشیده که تو دستش یک بشقاب کوکو سبزی هست .به مامانش گفت چون تو کوکو سبزی دوست داری مامان برات کشیدم.بعد بمن گفت چشم مامانم را با یک چیز ببند بهش بدم.با قول کشیدن یک نقاشی هم برای من پذیرفتم.از اونروز تا الان هرکاری کرده من را قانع کنه که نقاشی بلد نیست تا نقاشی مادرش تک باقی بمونه.امروز هم بزور راضی شد نقاشی من را بکشه که نوک مداد رفت تو انگشتش و تبدیل شد به یک کولی که اگر تیر خورده بود هوار کردنش کمتربودو در آخر با حمایت مامانم خطی کشید روی نقاشی خواسته شده من.اما خب چیزی که اون و مامانم نمیدونن اینه که این خاله حسود آخرنقاشی سفارشیش را تحویل میگیره،حالا ادا بیاد

نظرات 3 + ارسال نظر
لیمو پنج‌شنبه 6 دی 1403 ساعت 08:34 https://lemonn.blogsky.com

چقدررر این ناصر شیطون و زرنگه. میخواد نقاشی مامانش تک بمونه

آخرش مجبورشم کشیدمال من قشنگتره.کلاه و دستکش داره،خواهرم میگه برای تو حجاب کشیده،مامانش بی حجابه

ماهش چهارشنبه 5 دی 1403 ساعت 10:33 http://badeyedel.blogsky.com

عمه جان باهاش مسابقه بزار
اون شما رو بکشه شما اون رو بکشید

عمه جان به هیچ صراطی بچم مستقیم نمیشه

Pariiish سه‌شنبه 4 دی 1403 ساعت 17:02 http://Magicgirl.blogsky.com

اوخی... چقده گشنگ واقعا بچه ها از یه دیدگاه متفاوتی به دنیا نگاه میکنن.
خوبه باز مجروحیتشو گردن تو ننداخت

خیلی خیلی قشنگهمن عاشق نگاهشونم که البته با ما خیلی فرق داره،بخصوص تو پسرا که خیلی بامزس
شانس آوردم اونطرفها نبودم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد